مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد
عالم از ناله عشاق مبادا خالی که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد
پیر دردی کش ما گر چه ندارد زر و زور خوش عطا بخش و خطا پوش خدایی دارد
محترم دار دلم کاین مگس قند پرست تا هوا گیر تو شد فر همایی دارد
از عدالت نبود دور گرش پرسد حال پادشاهی که به همسایه گدایی دارد
اشک خونین نبمودم به طبیبان گفتند در عشق است و جگر سوز دوایی دارد
ستم از غمزه میا موز که در مذهب عشق هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد
نغز گفت آن بت ترسا بچه باده پرست شادی روی کسی خور که صفایی دارد
|